سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدرسه راهنمایی شهید کاظمی جوجیل school
[ و گفته‏اند چون از صفّین به کوفه بازگشت به شبامیان گذشت و آواز گریه زنان را بر کشتگان صفین شنود . حرب پسر شرحبیل شبامى که از مهتران مردم خود بود به سوى حضرتش آمد . امام فرمود : ] چنانکه مى‏شنوم زنان شما بر شما دست یافته‏اند چرا آنان را از افغان باز نمى‏دارید ؟ [ حرب پیاده به راه افتاد و امام سواره بود ، او را فرمود : ] بازگرد که پیاده رفتن چون تویى با چون من موجب فریفته شدن والى است و خوارى مؤمن . [نهج البلاغه]

نوشته شده توسط:   شهید کاظمی  

چهارشنبه 89 خرداد 12  11:40 عصر

میلاد خجسته فاطمه زهرا (س)

روز میلاد فاطمه زهرا(س)، روز میلاد همه خوبیهاست. روز جاری شدن زلال ایمان در همه قلبهاست. روز شستشو در چشمه معنویت فاطمی است. روز هدیه اخلاق پسندیده و خوی نیکوست. روز سجده و سپاس خداست؛ سپاس بر آفریدنِ این نور پاک، این سرچشمه رحمت، این نسیم حیات معنوی، این حوریه بهشتی در میان انسان ها. خداوندا، تو را سپاس که عشق او را در قلب ما نهادی. تو را سپاس که دست ما را به ریسمان هدایتش رساندی. مهربانا، نور پرفروغش را همواره بر زندگیمان بتابان. آمین.

این روز خجسته بر همه شیر زنان میهن اسلامی مبارکباد.


 

نوشته شده توسط:   شهید کاظمی  

سه شنبه 87 تیر 4  4:45 صبح

قلب مادر

داد معشوقه به عاشق پیغام    که کند مادر تو با من جنگ           ***         نگاه غضب آلوده زند    بر دل نازک من تیر خدنگ     ***            مادر سنگ دلت تا زنده است  شهد در کام من و توست شرنگ   ***   گر تو خواهی به وصالم برسی    باید این ساعت بی  خوف و درنگ    ****    روی و سینه تنگش بدری    دل برون آری از آن سینه تنگ      ***        عاشق بی خرد ناهنجار نه بل آن فاسق بی عصمت و ننگ    ****    رفت و مادر را افکند به خاک     سینه بدرید و دل آورد به چنگ   ***     قصد سر منزل معشوقه نمود دل مادر به کف‌ش چون نارنگ    ****   ازقضا خورد دم در به زمین    و اندکی رنجه شد او را آرنگ   ***      آن دل گرم که جان داشت هنوز اوفتاد از کف آن بی فرهنگ    ****    از زمین باز چو برخاست، نمود  پی برداشتن دل، آهنگ      ****      آه دست پسرم یافت خراش!     وای پای پسرم خورد به سنگ    


 

نوشته شده توسط:   شهید کاظمی  

 

نوشته شده توسط:   شهید کاظمی  

 

نوشته شده توسط:   شهید کاظمی  

سه شنبه 87 تیر 4  4:32 صبح

 

 

مادر، ای لطیف ترین گل بوستان هستی، ای باغبان هستی من، گاهِ روییدنم باران مهربانی بودی که به آرامی سیرابم کند. گاهِ پروریدنم آغوشی گرم که بالنده ام سازد. گاهِ بیماری ام، طبیبی بودی که دردم را می شناسد و درمانم می کند. گاهِ اندرزم، حکیمی آگاه که به نرمی زنهارم دهد. گاهِ تعلیمم، معلمی خستگی ناپذیر و سخت کوش که حرف به حرف دانایی را در گوشم زمزمه می کند.

گاهِ تردیدم، رهنمایی راه آشنا که راه از بیراهه نشانم دهد. مادر تو شگفتی خلقتی، تو لبریز از عظمتی؛ تو را سپاس می گویم و می ستایمت.


 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
 
جمعه 103 اردیبهشت 21
امروز:   69 بازدید
دیروز:   31  بازدید
فهرست
پیوندهای روزانه
آشنایی با من
لوگوی خودم
مدرسه راهنمایی شهید کاظمی جوجیل                           school
اوقات شرعی
لینک دوستان
آرشیو
آرشیو
اشتراک
 
طراح قالب
www.parsiblog.com